نصف جهان: علياکبر قاضيزاده، روزنامهنگار پيشکسوتي که در اين سالها بارها از حال و روز ناخوشايند روزنامهها و رابطه نه چندان خوب مطبوعات با مردم ابراز نگراني کرده است، حالا علت اين شرايط را اينگونه توصيف ميکند: مشکل اول با سختگيريها شروع شد، فضاي مجازي بخشي از جان مطبوعات را گرفت، تحريمها گلوي روزنامهها را فشرد و کرونا تير آخر را زد!
قاضيزاده با بيان اينکه مطبوعات در چند دوره مختلف دچار رکود شده، اما نه به اين شدت اين روزها، با اعتقاد بر اينکه وضع امروز مطبوعات فقط به دليل شيوع ويروس کرونا نيست، يادآور ميشود: کرونا اين روند را تشديد و تسهيل کرد. ما پيش از کرونا نيز در سراشيبي قرار داشتيم. کرونا جان آخر مطبوعات را گرفت و قشر اندکي که عادت به روزنامه خريدن داشت را فراري داد؛ اين در حالي است که اصولاً رسانه اگر مخاطب نداشته باشد و نتواند تأثير بگذارد، ديگر خاصيتي ندارد.
قاضيزاده خاطرنشان ميکند: از چند سال پيش بارها گفتهام که بهترين کاري که براي بهبود وضعيت مطبوعات ميشد انجام داد اين بود که روزنامهنگاران دانستههايشان را تقويت کنند. آن زمان مشکل عمده فضاي مجازي و رسانههاي نوين بود و پيشنهاد من اينکه روزنامهنگاران بايد دنبال مهارتهايي بروند که از تلفنهاي همراه و تکنولوژيهاي نوين برنميآيد؛ گزارشها و يادداشتهاي خوب بنويسند، توان روزنامهنگاريشان را تقويت کنند، بار ديگر خبرنويسي و گزارشنويسي ياد بگيرند، عادت کپي کردن را فراموش کنند و از تحريريهها خارج شوند و به ميان مردم بروند تا شايد بتوانند مطالبي در روزنامهها بگنجانند که مردم دوباره راغب شوند و به خواندن مطبوعات عادت کنند. اما متأسفانه اين اتفاق نيافتاد.
او ادامه ميدهد: الان متأسفم که اين را ميگويم، اما برگرداندن مردم به روزنامه آن هم با توجه به فضاي مجازي، کار بسيار دشواري شده است. ميتوان توصيه و موعظه کرد، اما واقعيت اين است که اين گودال بسيار عميق شده است. متأسف ميشوم وقتي کنار دکه ميروم و ميبينم روزنامهها فروش نرفتهاند. در اين مدت خيلي از روزنامهها و مجلهها تعطيل و خيلي از روزنامهنگاران تعديل شدند.
او البته يکي ديگر از دلايل اصلي بيرمق شدن مطبوعات را رويکرد دولتها در قبال رسانهها عنوان ميکند و ميگويد: سياستهايي که در اين سالها دولتها در برابر مطبوعات پيش گرفتند و اجرا کردند در بروز اين مشکل و بحراني که الان مطبوعات با آن درگير است، بسيار مؤثر بوده است. ما از 30 سال پيش بارها گفتهايم که قانون مطبوعات نياز به تغيير دارد. اين درست نيست که در همه اصناف به کساني پروانه تعلق ميگيرد که اهل آن صنف نباشند اما در مطبوعات همه مدل شرايطي براي گرفتن پروانه روزنامه و مجله وجود دارد، جز اينکه صاحب امتياز سابقه مطبوعاتي داشته باشد! صاحب امتيازان روزنامهها يا نماينده مجلس يا معاون وزير و مديرکل هستند و طبيعتاً وقتي روزنامهشان دچار مشکل يا تعطيل ميشود، غمي ندارند. در اين ميان کسي لطمه ميخورد که روزنامهنگاري را به عنوان شغل پذيرفته است. به عنوان مثال زندهياد مسعود مهرابي که مجله «فيلم» را در ميآورد، مدام حرص و جوش ميخورد، چون اگر «فيلم» تعطيل ميشد، بايد خانهنشين ميشدند. اما مدير مسئول غير حرفهاي که کار روزنامه نکرده باشد، در صورت تعطيلي، به سراغ کار ديگر خود ميرود. در نتيجه اين رويکرد لطمه بزرگي به مطبوعات زد.
قاضيزاده يادآور ميشود: از سوي ديگر مطبوعاتي که امکان بروز نظرات مردم را نداشته باشد، ديگر خاصيتي ندارد و در نتيجه خوانندهاي هم ندارد. اين روند از خيلي سال پيش آغاز شده بود و حالا ميوه هاي آن حاصل شده است. تير آخر را هم کرونا زد و نفس آخر را گرفت.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰